پایان 14 ماهگی و ورود به 15 ماهگی

عشق کوچولوی من

فرشته نازنین من

دختر زیبای من

آرمیناجون من

ماهگیت مبارک

عزیز دل مامان این ماهگردت خیلی خاص بود چون تولد بابای مهربونتم بود . ببخشید که یه کم دیرشآخه درگیر عفونت چشمتن از شنبه اینجوری شدی و منم از دیروز دوشنبه پیشتم و تا شنبه هم نمیرم سر کار . عزیزم مدام تو را دکتریم . خیلی نگرانتم . مامان فدات شه که اینقدر اذیت میشی . چشم سمت راستت ورم کرده و قرمز شده و اشک میریزه و بسته شده مامان فدای بی زبونیت بشه .  همونطوری بی زبون بازی میکنی و خوشحالی .عزیز ترینم میخواستیم برای بابا امید کیک بگیریم و حسابی این ماهگردت رو جشن بگیریم که حال و اوضاع چشت برامون دل و دماغ نذاشته . ایشالله زودتر خوب شی نور چشم من.