2 دی روز اولین خونگیری برای چکاپ فرشته کوچولو
سلام عروسک ناز مامان
عزیز مامان 2 دی که تعطیل رسمی بود رفتیم بیمارستان پارس برای خونگیری تا چکاپ 18 ماهگیتو انجام بدیم
بابا امید شمارو برد داخل و من جرات نکردم و از ناراحتی اون پشت گریه میکردم . خدارو شکر خوب ازت خون گرفتن و زیاد گریه نکردی و بابات میگفت اولش اصلا متوجه نشدی که سوزن تو دستت رفته . مامان فدات شه دلم برات کباب شد .چقدر برات اشک ریختم عزیز دلم.
بعد نوبت تست ادرار رسید که باید کیسه ادرار بهت وصل میکردیم که چی کشیدیم . یه جایگاه اونجا داشت و اونجا خوابوندمت و یه خانم پرستار مهربونی برات وصلش کرد و ما منتظر که شما دستشویی کنی یه جاهم که بند نمیشدی مدام میخواستی راه بری و بغلت کنم کلی هم بهت مایعات دادم که بر عکس همیشه که عاشق آبی آب نمیخوردی بعدشم تو اونجا که به اندازه یک کمد کوچولو جابود که دورشو پارتیشن گرفته بود شیر خوردی پستونکتم یادم رفته بود ببرم تو هم ول کن نبودی میگفتی همینجور بهم شیر بده منم همونطور سرپا کمرم رو خم کرده بودم تا شیر بخوری که خوابت برد ولی اگه ازت میگرفتم گریه میکردی بابات رفت پستونک خرید و بهت دادم و حسابی به خواب ناز فرو رفتی و عمیق خوابیدی و ماهم سرپا پیشت بودیم 45 دقیقه خوابیدی بیدار شدی کمی بازی کردی و افتخار دادی کیسه رو پر کردی و خیال ماراحت شد. ولی پوستمون رو با لجبازیات و گریه هات کندی خلاصه یه سه ساعتی معطل بودیم و برگشتیم 6 دی هم جوابت حاضر شد و بابات گرفت و 7 دی بردیم به دکتر نریمان نشون دادیم و خدا رو شکر همه چیز خوب بود و یک ماه پیش به خاطر عرق پشت سرت وقت خواب که گفته بودیم شربت کلسیم تجویز کرده بود که گفتند دیگه بهت ندیم چون کلسیمت عالی بود. خداروشکر عزیز دلم خیالم راحت شد استرس داشتم که نکنه خدای نکرده تیروءیدت مشکل داشته باشه یا کلسیمت کم باشه که خدارو هزار بار شکر همه چیز خوب بود.دوست دارم نازنینم