آرمینا جون  آرمینا جون ، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

آرمینا جون دلیل زندگیمون

اولین غذاخوردن آرمینا خانم مبارک

1392/10/4 15:03
نویسنده : مامان آرزو
480 بازدید
اشتراک گذاری

شما هم غذا خوردی خوردی هوررررررررررررررررررا

 

niniweblog.com

niniweblog.com

سلام جوجه طلایی مامان . مامان خیلی برات خوشحاله آخه تو هم مثله ما میتونی غذا بخوری چقدر مامان و تو منتظر این لحظه باشکوه خوشمزه بودندخوشمزهبزرگ شدی گلم. از خدا ممنونم که بهم فرصت داد تا این روزو ببینم.قلبniniweblog.com 

 

عزیزم امروز 4دی 1392 ساعت 12.43 دقیقه ظهر 2 قاشق فرنی رقیق خوردی نوش جوووووووووووووووونت عزیزمماچماچماچماچ

مامان هم برات اولین فرنیتو پخت آردشم خودم درست کردم.

 

 

 

شماهم خوردیو حسابی کیف کردی بعدشم به خواب ناز رفتی

 

niniweblog.com

اینم عکسهات دلبرکم.

 

اینم فرنی شما توظرف غذات گلم:

پیش بندتو بستمو تو روروئک نشستیو کلی ذوق کردی و منتظر بودی منتظر.ای جووووووووووووونم:

اولش یه کوجولو اخم کردی بعدش کیف کردی: شما فرنی بدون شکر خوردی ولی دوستش داشتی:

 

قربون چشات که وقتی قاشق ازت دور میشد با چشات دنبالش میکردی:

نمیدونم چرا سرتو پایین میاوردیسوال

اینجاهم یادگرفتی چطوری مثله خانوما غذا بخوریمژهتشویق

بعدشم بازبون بی زبونی گفتی : خوب میخورم تپل شم ، مثله یه دست گل شم. بابام میگه، نوش جان ، خسته نباشه مامان.هههههههههههههههنیشخند

نوشششششششششش جووووووووووووونت مامانیقلبقلبقلبقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سونیا
10 دی 92 10:54
ای جونم ایشالاپلو عروسیت رو بخوری عزیزم ای کیف داره لذت تماشای غذا خوردن شما نوگل های زندگیمون بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
مامان آرزو
پاسخ
خاله جونم خیلی خیلی مهربونی .دوست دارم
مامان حنانه
3 بهمن 92 0:17
نوش جونت آرمینا جون [ماچ مرسی خاله مهربونم.اینتقدیم لپای حنانه نازی