منم روروئکو دوست دارم
عزیزم .خوشگل مامان روروئک نشستی مبارکه .
دیشب 3 دی 1392 ساعت 9.5 شب وقتی که از دکتر شما برای چکاپ شما برگشتیم .روروئک نشستی . از اونجایی که خیلی شجاعی،ههههههه،فکر میکردم بترسی ولی از اونجایی که کارهای شما غیر قابل پیشبینیه .کلی ذوق کردی و من و باباتم اینجوری
عزیزم پات یه یه سانتیمتری به زمین نمیرسید اما تلاش میکردی برسونی و نوک انگشتاتو میرسوندی. با اینکه تنبلی ولی تلاشت قابل ستایش بود.
اینم عکس ذوق زده شدنت:
و کلی از آهنگ روروئک کیف کردی و حسابی ذوق کردی و همه جارو آب دهنی کردی و با کلیداش بازی می کردیو میخواستی بخوریشون.
ان شالله زودی راه بیفتی و لذت ببری.
اینم عکسهای دیشبت که آماده شدی بریم دکتر ومطب دکتر خیلی خیلی شلوغ بود .البته مثل همیشه. چقدر هم دکترت شما رو دوست داشت و نازت کرد و شما هم کلی براشون خندیدی و دکتر بهت میگفت دختر خوشگل و خوش اخلاق بعد وزنت کرد . گفت ماشاالله تپل من 7.300 شدی. و سه نوع منو برای غذات داد. فرنی و لعاب برنج و سرلاک برنج . صبح و ظهر و شب. روز اول 2 قاشق ،روز دوم 3 قاشق، روز سوم 4 قاشق و از 4 قاشم بیشتر نشه.
اینم عکسهات: