جوونه زدن دندونهای آرمینا خانم مورخ 28/11/1392 روز دوشنبه
سلام سلام صدتا سلام
من اومدم با دندونام
بستنی وانیلی مامان ،عروسک قشنگم: رویش اولین دندونات مبارک
ایشالله همشون به راحتی وآسودگی جوونه بزنن.
و ایشالله همیشه دندونات با خنده هات برق بزنه
عزیزم امروز ساعت 10.45دقیقه صبح دستم رو گرفتی و گذاشتی تو دهنت و من چون دستم رو شسته بودم گذاشتم یه گاز بگیری که دیدم یه تیزی به دستم میخوره روی لثتو لمس کردم دیدم بله یه چیز کوچولوی تیز به انگشتم میخوره رفتم قاشق آوردم آروم زدم روش دیدم بعععععععععله تق تق صدا میخوره کلی ذوق کردم زنگ زدم بابات و کلی خوشحال شد منم که کلی ذوق کرده بودم هی امتحان میکردم ببینم واقعا دندونه؟ که متوجه شدم ای جانم یکی دیگه هم هست ولی نه به تیزی اولی لثتو نگاه کردم جوونه دوتاشونو دیدم .مبارکت باشه گلم
ولی هرکاری کردم نتونستم عکسشو بگیرم بمونم بابات بیاد شاید فرجی شد نمیذاری که بلا! انگار میدونی میخوام دندوناتو ببینم.تو خوابم حسابی فکتو فشار میدی و بازش نمیکنی.
حالامیمونه جشن دندونیت که باید تو یه فرصت مناسب برات بگیرم اینجا به غیر دایی و خالت کسیو نداریم که ؟باید یه وقتی باشه که بقیه بتونن بیان .
دوتا مرواریدات مبارکت باشه عسیسم
دیگه از امروز به بعد شما همش تو این حالتی دیگه :