آرمینا جون  آرمینا جون ، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

آرمینا جون دلیل زندگیمون

سلام دخملی

1392/3/7 19:19
نویسنده : مامان آرزو
494 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر عزیزم سلام نور جشمم مامان فدای اون وجود شیرینت بشه. چقدر شما شیرینی! مامان برات هلاکه عزیزم .نمی دونی چقدر عزیزی همه دلشون برات پر میکشه . مامان نجمه زحمت کشید بوقلمون خرید و پر کند و تمیز کرد برات فرستاد تا مامان آرزو بخوره شما تپل مپل شی . عمو هانیت برای شما و دختر عموت بیتا دو تا مرغ عشق خریده . مامان ماریت که حسابی برات چیزای خوشگل می خره. از دایی امیدت بگم که چقدر برات بیتابه همش از شما حرف میرنه . انقدر دوست داره که به زندایی سانازت میگم هوو سرت آوردم. زنداییتم که برات حسابی لباسهای خوشگل و کیف خوشگل خریده . عزیزم چقدر شما ناز داری ! خوش به حالت که هنوز ندیدنت انقدر می پرستنت.  عزیز دل مامان ، جگر گوشه ام همه آرزو هام :امیدوارم دختر صالح و پاکی بشی و قدر تک تک زحمات مامانات و باباهات و دایی و عموهات  و خالت رو بدونی  و یه روزی براشون جبران کنی . دوست دارم دختر قدر شناس و مهربونی باشی. البته مامان آرزوت مطمئنه که شما اینجوری هستی. مامان آرزو دو ماه پیش بیشتر سیسمونیتو خریده مابقیشم تو این چند وقته میخره. عزیزم از اینکه دیر به دیر برات چیز مینویسم منو ببخش. مامان تازه درسش رو تموم کرد. شما خوش قدم بودی فوق لیسانسشم گرفت. البته این وسط صبوری و مهربونی و دلسوزی بابا امیدت ستودنیه . عزیزم مراقب خودت باش . میدونی که عاشقتم.ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)