آرمینا جون  آرمینا جون ، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

آرمینا جون دلیل زندگیمون

سوراخ کردن گوش طلا خانم مورخ 93.2.17

سلام دختر 9 ماه و 17 روزه من به هرحال تصمیم گرفتیم کاری رو که دوست نداشتم برای راحتی خودت انجام بدیم چون الان کوچیکی و متوجه نمیشی ولی بزرگتر بشی دوستم داشته باشی میترسی و فکر میکنی درد داره و مثل خاله جوونت همیشه ترسش و ناراحتیشو خاطره بدش تو ذهنت بمونه. بعلللللله: گوشهای کوچولوت رو سوراخ کردیم و یه گوشواره کوچیک نگین دار تو گوشات میدرخشه.   مبارکت باشه عزیزم   عزیزدلم مامان برات بمیره الهی چقدر دلم شور میزد و چقدر دلم برات سوخت اما خدا رو شکر دردی نداشت فقط چون سرت رو نگه میداشتیم دوست نداشتی و گریه میکردی . خیلی دلم برات کباب شد الانم یه جورایی پشیمونم میگن تا دودلیت برطرف نشده دست به کاری نزن اینجاست. آخ...
17 ارديبهشت 1393

اولین روز مهد کودک مورخ 93/2/1

سلام عزیزترینم ، سلام بهونه زندگیم ، سلام دخمل معصوم و نازنینم.   آخ که چقدر دلم برای نوشتن تنگ شده بود دلم برای خاطراتت برای ثبت لحظه های ناب زندگیت تنگ شده بود. به هرحال همت کردم و اومدم تا برات بنویسم . الان خوابیدی و من بدون توجه به خستگی و  فکر نکردن به شام و ناهار و غذاهای فردا شما دارم مینویسم. و از این بابت هم خوشحالم عزیزدلم  ناراحتم چون هنوز لب تابم درست نشده و یه زمان کافی میخواد تا دوست باباتون برامون ویندوز عوض کنن تا من بتونم عکسهای خوشگلت رو برات به یادگاری بذارم خرابش کردی اساسی نمیدونم چه بلایی سر این زبون بسته آوردی که اصلا خاموش نمیشه و بعضی وقتها وسط کار خاموش روشن میشه. امون از دست تو... ...
15 ارديبهشت 1393

دلبرکم 9 ماهگیت مبارک

عشق یکی یه دونه من نهمین ماهگردت مبارک       عزیز دل من نهمین ماهه که خونمون رو پر از برکت و شادی کردی   دخترم نهمین ماهت تموم شد و وارد ده ماهگی شدی   دیشب که روز مادر بود و برات با کیکی که گرفته بودم برات یه جشن کوچولو گرفتیم مامان ماری هم تو این جشنمون بود و جشنمون پر برکت شده بود مامان حواس پرتت به جای اینکه برات شمع عدد 9 بخره 8 خرید و بعد شام فهمیدیم اشتباه کردم و داییت اونو به شکل 9 برید و درست کرد .ازت عکس گرفتم ولی چون کامپیوتر رو خراب کردی تا یه مدت که ویندوز رو آقای میرزایی دوست بابات عوض کنه از عکسهای ناز یادگاریت خبری نیست ومامان آرزو از این بابت خیلی ناراحته عزیزدل...
1 ارديبهشت 1393

روز مادر با مادرم 31/1/1392

    مادر روسریت رابردار، تا ببینم بر شب موهایت،چند زمستان برف نشسته است ، تا من به بهار رسیده ام.....   این قطعه تقدیم به مادر مهربونم:   مادر عزیزم : تو را از آن روز كه بند بند وجودم به هستی تو بند بود ، از آن روزی كه طپش قلبت تنها صدای آرام بخش دوران تنهایی من بود. از‌آن هنگام كه كار هر صبح و شام من شمردن نفس های پر مهرت بود ، می شناسم.   مادر مهربونم روزت مبارک   عزیزدلم امروز روز بزرگیه ، روز تنها فرشته ای که هرگز ازمهربونیش و معصومیتش کم نمیشه تنها فرشته ای که همیشه برای دیگریه تا برای خودش. و مقامش از فرشته بالاتره چون فرشته ذاتا...
31 فروردين 1393

چکاپ دکتر نریمان و شروع زرده تخم مرغ

سلام عزیز دل مامان . دیگه بزرگ شدی و خانم شدی امروز رفتیم چکاپ ماهیانه شما و همه چیز خوب بود . وزنت 9.600 گرم قد:70 سانتیمتر دور سر:45 سانتیمتر ماشالله به وزن و قدت دختر قشنگم دکترتون گفتند باید زرده تخم مرغ رو که برای بافت مغز ضروریه شروع کنی و 4 بار در هفته هفته اول یک سوم هفته دوم 2 سوم و هفته سوم نصف و هفته چهارم کامل. ومن امشب مورخ 26/1/93 ساعت 9.5 برات شروع کردم و شما خیلی دوست داشتی و نشد سفارش دکتر رو انجام بدیم و نصف زده رو به شما دادم امروز تو مطب حسابی دلبری کردی و یه نی نی پسر دقیقا هم سن شما بود و وقتی مامانش میخواست لباس بپوشونتش گریه کرد و کنار شما بود و شما هم بغل بابا امید نشسته بودی ...
26 فروردين 1393

شمارش معکوس

 فرشته نازم ، عشق جاودانه من، دختر شیرینم، نفسم : نمیدانم،تورابه اندازه ی نفسم دوست دارم،یانفسم رابه اندازه ی تو؟! نمیدانم، چون تورا دوست دارم نفس میکشم، یانفس میکشم که تورا دوست بدارم؟! نمیدانم، زندگیم تکراردوست داشتن توست، یاتکرار دوست داشتن تو،زندگیم؟! تنهامیدانم : که دوست داشتنت لحظه لحظه لحظه ی زندگیم رامیسازد، وعشقت ذره ذره ذره ی وجودم را............ دختر دردونه من : تصمیم گرفتن برای داشتن فرزند امری است خطیر ؛ این کار یعنی تصمیم به اینکه قلبتان برای همیشه بیرون از جسمتان به تپش ادامه دهد . عزیز من ما این تصمیم رو گرفتیم و الان تو رو داریم و تو همه چیز مایی حتی فراتر از تپش قلب ،تو خود مایی . ...
26 فروردين 1393

فرشته کوچولوم دندون چهارمت مبارک

  مبارکه ، مبارکه ، مبارک    دختر قشنگم امروز 25/1/93 دندون  از فک بالا سمت راست جوونه زد . مبارکت باشه گلکم. همین الان دیدمش فرشته کوچولوم. تا دیروز خودشو قایم کرده بود ولی امروز خود نمایی کرد.. حالا با 4 تا دندون نیش جلوی لثه میتونی از همه چیز یه گاز کوچولو بگیری . ایشالله همشونو به سلامتی در بیاری فرشته نازم. ...
25 فروردين 1393

اولین سالگرد اولین حس بودن تو

عزیز دل مامان ، فرشته نازم 25 فروردین 92 بود که اولین بار ضربه واضحی به دل مامان آرزو زدی و دنیامون رو غرق شادی کردی اون روز  صبح من اداره بودم تکونهات زیاد بود و مدام پشت سر هم لگد میزدی و من هم به آسمونها میرفتم .بلافاصله به بابا امید پیام دادم و داشت دستگاه atmرو شارژ میکردو گفت بادیدن پیامت سر از پا نمیشناختم. عزیزم روزهای قبل وجودت رو احساس میکردم اما یه جور دیگه اول مثل ترکیدن یه حباب کوچولو تودلم بودو تو این روز تبدیل شد به یک ضربه محکم و واضح و دست رو دلم میذاشتم لگدهات دستم رو جابه جا میکرد. چه روز باشکوهی بود دختر زیباروی من. عزیزم اومدم که این روز به یاد موندنی برای مامان و بابات رو به شما یعنی در واق...
25 فروردين 1393

اولین سرماخوردگی مورخ 17/1/93 و روادید این چند وقت

دختر زیبا روی من ، آرمینای عزیزم:  از چیزی که میترسیدم سرم اومد و با اینکه حسابی مراقبت بودم، شما سرما خوردی. تموم زمستون رو مراقب بودم که این ویروس لعنتی نیاد سراغت و شما هم سرما نخوردی اما خالت این ویروس رو به شما داد . بعد از مسافرت خالت سرما خورد و ما جمعه بعد از سیزده بدر 15 فروردین رفتیم خونش و  با اینکه مراقب بود و بوست نکرد اما از روز یکشنبه 18 فروردین بینیت گرفت و آبریزش داشتی و سرما خوردی . مامان فدات بشه اولین تجربه این مریضیت بود وشب که خوابیده بودی دماغت گرفته بود و فکر کردی کسی راه نفست رو گرفته یکهو دست و پا میزدی و از ترس گریه میکردی .اما از روز بعد یاد گرفتی که بادهنت نفس بکشی. و از دهنت که نفس میکشیدی لب...
24 فروردين 1393